3-2 تعریف سلامت روان
سازمان بهداشت جهانی سلامت را به صورت بهزیستی کامل فیزیک، روانی و اجتماعی تعریف میکنند نه صرف فقدان بیماران و ناراحتی سلامت در دیدگاهی کلینگر از جنبههای روانی، اجتماعی و فیزیکی مورد توجه قرارگرفته و رابطه آن با محیط نیز مدنظر قرار میگیرد (کارسون، 2007). سازمان بهداشت جهانی در تعریف دیگری، بهداشت روانی را بر اساس جنبههای زیستی و اجتماعی تعریف میکند. به نظر سازمان بهداشت روانی برای فرد استعداد ایجاد روابط موزون با دیگران و استعداد شرکت در تغییرات محیط اجتماعی و طبیعی با استعداد کمک به تغییرات به شیوه سازنده قائل است. هچنین بهداشت روانی ایجاب میکند که بین تمایلات غریزی فرد هماهنگی وجود داشته باشد. در این تعریف هیچ اشارهای به بیماری نشده است (ابراهیم ، 2005). سلامت روانشناختی نیز تعریفی است که دانشمندان روان شناسی و علوم اجتماعی و رفتاری در مورد کارآمدی و عملکرد روانشناختی متناسب انسان ارائه کردهاند (بهادرخان، 1388).
مفهوم سلامت روانی در واقع جنبهای از مفهوم کلی سلامتی است. اگر چه کلمه سلامتی برای ما شناخته شده و دارای مفهوم مشخصی است با این وجود تعریف آن آسان نبوده و برای مردم مختلف دارای معانی متفاوتی است. معنای لغوی سلامتی، کامل بودن، بی عیب و نقص بودن و مقدس بودن است (قاسمی، 1388). از قرن هفتم تا شانزدهم سلامت روان شناختی به صورت پرهیزگاری[1] تعریف میشد و رواننژندی نیز نوعی انفعالپذیری شیطانی[2] محسوب میشد. پس از قرن شانزدهم سلامت روانشناختی مجدداً به صورت طبیعت گرایانه تعریف شد و همزمان با رنسانس روانپزشکی در اواخرقرن نوزدهم و پدیدارشدن روان نژندی سلامت روانشناختی نوعاً به صورت فقدان بیماری روانی تعریف گردید (گنجی، 1392).
[1] – piety
[2] – demonic