پایان نامه ها و مقاله های ارشد

پایان نامه ارتباط سبکهای عشق ورزی با کیفیت زندگی زوجین ناسازگار

 

2-4- 4-  نظریه رابرت استرنبرگ (1988):

استرنبرگ ( 1988 ) بر این باور است که برای تجربه عشق کامل یعنی عشقی که تمام اوصاف عشق را در بر داشته باشد  عشق باید دارای سه مؤلفه باشد؛ یعنی صمیمیت، تعهد و شهوت. صمیمیت جزء عاطفی است و شامل احساس نزدیکی و اشتراک احساسات است. شور، هیجان و شهوت  جزئی انگیزشی و شامل جاذبه جنسی و احساس شاعرانه عاشق بودن است. تعهد جزءشناختی و بازتابی است و از نیت شخص خبر می دهد که از رابطه پایدار حکایت دارد.

وی معتقد بود که اگر تعادل این سه عامل به هم بخورد مفهوم جدیدی از عشق شکل می گیرد که با مفهوم عشق کامل تفاوت دارد. مثلا اگر فردی نسبت به فرد دیگر فقط احساس صمیمیت داشته باشد، اینجا بین دو نفر تنها رابطه دوستی به وجود خواهد آمد و اگر تنها شور، هیجان و شهوت باشد، عشق خیابانی شکل می گیرد . اگر شور ، هیجان و شهوت و صمیمیت باشد و تعهد نباشد، در آن صورت شاهد عشق رمانتیک هستیم و اگر رابطه صمیمیت و تعهد بالا و شور و هیجان ضعیف باشد، در آن صورت عشق مشفقانه شکل گرفته است. با احتساب اینکه استرنبرگ برای عشق یک مدل مثلثی در نظر گرفته که شامل سه ضلع می باشد: احساسات شدید ، تعلق و سرسپردگی، تعلق به معنی احساس وابستگی و اتصال به دیگری است. اما احساسات شدید یا شهوت به عشق شهوانی و فیزیکی معطوف است. و الزام یا سرسپردگی مبین میل و نیاز به تداوم و ماندگاری رابطه است (عبدی و گلزاری، 1389و محمودی، حافظ الکتب،1389).

بر مبنای این سه جزء، استرنبرگ عشق را به انواع مختلفی تقسیم می کند که در آن جایگاه و ارتباط این سه جزء با هم، نشان دهنده نوع عشق است:

  1. دوست داشتن : در این نوع عشق « تعلق » مهم ترین عنصر رابطه است اما احساسات تند و فیزیکی و الزام و سر سپردگی در رابطه وجود ندارد.
  2. شیدایی : مهم ترین عنصر در این نوع عشق ، احساسات شهوانی است و دو عنصر دیگر در آن وجود ندارد.
  3. عشق رمانتیک : در این نوع عشق، تعلق و احساس شهوانی وجود دارد، اما عنصر سوم موجود نیست.
  4. مؤانست و رفاقت : تعلق و ماندگاری در این رابطه بسیار مشهود است اما از احساسات تند و شهوانی در آن خبری نیست.
  5. عشق احمقانه : در این نوع عشق، احساسات شهوانی همراه با الزام حضور دارد ، اما تعلق وجود ندارد (رفیعی نیا و اصغری، 1386).

استرنبرگ هیچ یک از این انواع عشق را مناسب نمی داند ؛ بلکه معتقد است هر سه جزء عشق باید در ترکیب و هماهنگی با هم باشند تا فرد به عشق نهایی برسد. و این عشق ، یک عشق ایده آل و مطلوب است. در مجموع وی معتقد است عشق را با سه جزء اصلی؛ صمیمیت (جزءهیجانی)، شهوت( جزء انگیزشی) و تصمیم / تعهد  ( جزء شناختی)می بیند .( نظریه مثلثی عشق) این اجزا به شکل های مختلف با هم تلفیق شده تا هشت نوع عشق را به وجود آورند : 1- فقدان عشق؛هیچ یک از مولفه های سه گانه وجود ندارد .2- دوست داشتن؛در آن فقط صمیمیت وجود دارد. 3- شیفتگی؛در آن فقط شهوت وجود دارد .4- عشق پوچ؛در آن فقط تصمیم و تعهد وجود دارد. 5- عشق رمانتیک؛در آن صمیمیت و شهوت بدون وجود تصمیم / تعهد وجود دارد .6- عشق همدلانه ؛در آن صمیمیت و تصمیم / تعهد بدون شهوت وجود دارد .7- عشق احمقانه؛در آن شهوت و تصمیم / تعهد بدون صمیمیت وجود دارد.8- عشق کامل و آرمانی؛در آن هر سه مولفه وجود دارد .افزون براین، استرنبرگ معتقد است شهوت به سرعت اوج می گیرد ولی به طور معمول سریع کم رنگ می شود ، تعهد بتدریج اوج می گیرد و سپس ادامه می یابد ، صمیمیت به آرامی رشد می کند و به طور پیوسته و استوار در مدت زمان طولانی ادامه دارد . به نظر استرنبرگ بهترین عشق به مثلث متساوی الاضلاع شباهت دارد یعنی شاید زمانی بهترین حالت را خواهد داشت که هر یک از این سه عنصر را تقریبا به طور یکسان شامل شود و در زندگی زناشویی نیز ، زوج هایی خوشبخت هستند که نسبت به یکدیگر مثلث های عشقی یکسانی دارند یعنی اگر شریک زندگی نسبت به ما همان احساس را داشته باشد که ما نیز نسبت به او داریم ، رابطه خیلی هماهنگ خواهد بود (استرانبرگ، 1382) .

خلاصه ابعاد عشق و حالات آن را می توان در شکل شماره1 مشاهده کرد.

 متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود

برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:

 دانلود پایان نامه روانشناسی

متن کامل پایان نامه